A response to pan-Turkist exaggerated claim and falsification of numbers regarding the downfall of Ferqeh

Full text Article

By: Mehrazar Suren

It is a well known fact that when the Soviet created (by the direct orders of Sovietg leadership)

HTTP,en://legacy.wilsoncenter.org/va2/index.cfm?topic_id=1409&fuseaction=home.browse&sort=Collection&item=1945-46 Iranian Crisis

to separate Iranian Azerbaijan and Kurdistan provinces.

When the Azerbaijan democratic party lead by Pishevari took over, they first ask Iranian troops to disarm (with Soviet forces), then they arrested them and subsequently massacred them. This was before even a shot by the Iranian army was fired (this was the era when Ferqeh took over Azerbaijan). One example is a the massacare of 300 Iranian troops by the Ferqeh that brought sadness in both the province of Azerbaijan as well as the rest of Iran and has been documented by Ayatollah Mojtahedi Tabrizi and others.

استاد. حمید احمدی می نویسد: در این حادثه:

یکی از نکته​ی جالب در مقاله​ی فوق اینست:

چنین وضعی در جریان حملات فدائیان فرقه دموکرات به مراکز ارتش و ژاندارمری ایران در آذربایجان روی داد و قبل از هرگونه تخاصم از سوی ارتش، ده​ها نظامی از سوی فدائیان فرقه دموکرات قتل عام شدند. برای نمونه می​توان از قتل بی​رحمانه حدود سیصد نیروی ژاندارمری ایران توسط فدائیان فرقه دموکرات نام برد، که تأسف بسیاری از اهالی تبریز و آذربایجان را برانگیخت و برخی از شاهدان عینی حوادث به آن اشاره کرده​اند(ر.ک.: آیت الله میرزاعبدالله مجتهدی، بحران آذربایجان،(خاطرات آیت​الله مجتهدی تبریزی)، به کوشش رسول جعفریان، ص 138-238). همچنین کشتار مردم زنجان از سوی غلام یحیی دانشیان فرمانده فرقه دموکرات در این شهر زبان​زد همه است(در رابطه با حوادث زنجان ر.ک.: همان، ص 62-63 و 301-302).

دیدن: "دولت Maadern O Aqwaam ایرانی -Hamid احمدی" هم در اینجا.

HTTP,en://azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/drhamidahmadishaloodehshekani.htm

“نیویورک روزنامه در آن دسامبر 7, 1945” می نویسد:” 30 کشته شده توسط شورشیان ایران در حملات جدید "

HTTP,en://news.google.com/newspapers?شناسه = NlM1AAAAIBAJ&sjid = a4YFAAAAIBAJ&صفحه = 3475،4534163&DQ = رادیو گزارش از تبریز سرمایه از آذربایجان استان&HL = EN

“”شورشیان را کشته اند 30 نفر در حملات جدید در جمهوری آذربایجان

استان, گزارش های رسمی از تبریز امشب اعلام, و برتر Ibrajim

حکیمی آزادی حرکت به منطقه تحت اشغال شوروی برای خواستار

دولت ایران به “جبران givevances از مردم است.” اعضای حزب دموکرات Insurrectinonist حمله سربازان در سراب شاهد, قتل 21 ژاندارم و دو افسر, گزارش رله توسط رادیو تبریز گفت. شش نفر دیگر گزارش شده نزدیک مرند کشته, بین تبریز و مرز روسیه, و رئیس پلیس در تبریز در درگیری کشته شد یکی دیگر از, رادیو گفت. رئیس پلیس محلی و presient دادگاه محلی در مبارزه مرند کشته شدند, تبریز, گزارش. در تبریز خود را, مرکز استان آذربایجان مشکل, شورشیان سعی کردم به اشغال نظامی گاراژ, اما فرماندار بیات جلوگیری شد, که به تازگی governship در تبریز و جو در زمان, پخش گفت””

جالب است که ضامن از Ferqeh, میر جعفر Bagherov خود را کشته بود 70,000 مردم:

"توسط 1940 حدود 70,000 آذری ها به عنوان یک نتیجه از تصفیه تحت Baghirov انجام مرده بود. روشنفکران نابود شد, شکسته شده, و به عنوان یک نیروی اجتماعی و گارد قدیمی نخبگان کمونیست نابود شد حذف شده است.)واژه نامه تاریخی آذربایجان, آسیا / اقیانوسیه واژهنامهها تاریخی; خیر. 31 توسط Swietochowski, انتشار تادئوس: لانهام, MD. مترسک را فشار دهید, 1999)”

دلیل این است که در نامه ها و مکاتبات پیشه وری با میر Ja'ffar Bagherov جالب است, پیشه وری دائما از او آدرس به عنوان "پدر عزیز دوست داشتنی و خیرخواه" در نتیجه, مانند یک قاتل توده.

در نامه ای که در ماه ایران 21 تصادفی, سال ایرانی 1329, پیشه وری و رهبری Ferqeh ارسال نامه ای به میر جعفر Bagherov:
"این خلق (مردم) آذربایجان جنوبی که بخشی جدایی ناپذیر و جدایی ناپذیر جمهوری آذربایجان شمالی, مثل همه مردم جهان, امید خود را در مردم شوروی و دولت ".

در زبان ترکی آذری:

""”عزیز ام aataamiz mehrabaan میر Dja'far Baagherov! shomaalindaan aayrilmaaz birhaseh oolaan djonoobi aazarbaaidjaan khalghi, Butun Donyanin KLG کابین کامیون کیلومتر Klghina Omidgojuni Buuk شوروی شوروی Doltina Tikmisdir "( رضا Dr.Enayatollah. منتشر شده توسط “چاپ و نشر ایران زمین”, Tehran, 1360, pp.211-227)

لازم به ذکر است که "آذربایجان جنوبی" برای تاریخی آذربایجان (قدمت منطقه ایران به آتروپاتن) یک نام طراحی شده برای جدا این استان ایران از ایران. این موضوع با جاهای دیگر پرداخته شده است, اما می گویند کافی است که نام آذربایجان فارسی است (ترکی نیست), آن را ندارد ارزش های قومی تا قرن 20, و با مردم آران / Sharvan همه "ترکی" نیست، اما ایران وجود دارد,ارامنه و Caucasins بود نیز وجود دارد. به تبع آن, این متفاوت از فراخوانی جمهوری آذربایجان به عنوان جنوبی Lezginistan است, ارمنستان شرقی و شمال Talyshistan. مهم ترین چیز به یاد داشته باشید این است که نام آتروپاتن / Aturpatakan حتی قبل از ظهور گروه های ترک زبان در تاریخ جهان رخ می دهد, و این استان در ایران هم متنوع.
رفتن به موضوع این مقاله, از Ferqeh ایران حمله کرده بود و سربازان خود را قتل عام, بود خون بد بین ارتش ایران و شوروی وجود Ferqeh. به تبع آن, Ferqeh و حامیان آن در شوروی هرگز پشیمانی در پی کشته شدن سربازان ایرانی احساس.

در دوران اخیر, نویسندگان پان ترکیستی به منظور احساس را قربانی که 100,000 مردم تبریز قتل عام شدند که ارتش ایران در زمان بیش از. بر خلاف واقعیت های نسل کشی انجام شده توسط چنگیز خان (بسیاری از نیروهای نظامی خود را در حال از پس زمینه ترک) یا ارمنی / یونانی / نسل کشی آشوری متعهد ترکیه, چنین ادعایی نادرست توسط پان ترکیستی هیچ آب نگه ندارد.

اولین, طرفدار جمهوری از منابع جمهوری آذربایجان مانند توجه داشته باشید Swietchowski:

یادداشت Swietchowski:

"آنطور که مشخص شد, شوروی تا به حال به رسمیت شناختن است که ایده های خود را در ایران نارس بودند. مسئله آذربایجان ایران به یکی از درگیری های آغازین جنگ سرد تبدیل شد, and, عمدتا تحت سلطه قدرت های غربی’ فشار, نیروهای شوروی عقب نشینی کردند 1946. جمهوری خودمختار بلافاصله پس از آن فروپاشید, و اعضای حزب دمکرات به اتحاد جماهیر شوروی پناهنده شدند, فرار از انتقام ایرانی. در تبریز, جمعیتی که اخیراً جمهوری خودمختار را تشویق کرده بودند اکنون به سربازان ایرانی بازگشته خوشامد می گفتند., و دانش آموزان آذربایجانی کتاب های درسی زبان مادری خود را در ملاء عام سوزاندند. واضح است که توده مردم حتی برای یک خودگردانی منطقه ای تا زمانی که بوی تجزیه طلبی می داد، آماده نبودند.. (سویتوچوسکی, تادئوس 1989. “اسلام و رشد هویت ملی در آذربایجان شوروی”, نمازخانه, آندریاس, گرهارد سایمون, ویراستار گئورگ برونر. جوامع مسلمان دوباره ظهور می کنند: دیدگاه تاریخی در مورد ملیت, سیاست, و مخالفت در اتحاد جماهیر شوروی سابق و یوگسلاوی. دورهمی: انتشارات دانشگاه دوک, pp. 46-60.)

سویچوفسکی (باز هم منبع طرفدار جمهوری آذربایجان) همچنین یادداشت می کند:

خطاب به نیروهایی که وارد آذربایجان می شوند, سپهبد علی رزم آرا اعلام کرد که روح ایران را به ملت باز می‌گردانند, و از این پس سالگرد این رویداد با رژه نظامی جشن گرفته می شود. به هر حال استقبال پرشور مردم از ارتش ایران صادقانه بود. در میان انبوه خرسند بسیاری بودند که تقریباً یک سال پیش نیز با شور و شوق از ظهور دولت پیشه‌وری استقبال کرده بودند.; تغییر عقیده نه تنها به دلیل دلسردی از دموکرات‌ها، بلکه به دلیل خشونت غیرقابل کنترلی بود که علیه هواداران رژیم در حال سقوط انجام می‌شد.. راسو محافظه کارانه تخمین زد 500 در ایام فترت بی قانون که آمدن نیروهای نظامی ایران قبل از کشته. صدها نفر دیگر محاکمه و زندانی شدند, و نمرات به دار آویخته شدند. ”( تادئوس Swietochowski, روسیه و جمهوری آذربایجان: مرزی در گذار. نیویورک: کلمبیا. انتشارات دانشگاه, 1995. pg 154)

به گفته پروفسور. گری R. هس:" در ماه دسامبر 11, یک نیروی ایران وارد تبریز و دولت Peeshavari به سرعت سقوط. Inded ایرانیان مشتاقانه مردم آذربایجان مورد استقبال قرار گرفتند, که به شدت dominination توسط تهران به جای مسکو ترجیح. تمایل شوروی به چشم پوشی از نفوذ خود در (ایرانی) جمهوری آذربایجان احتمالا ناشی از چند عامل, از جمله این درک که احساسات برای خودمختاری اغراق شده است و امتیاز نفت مطلوب تر در دراز مدت هدف شوروی باقی ماند. "( گری. R. فصلنامه علوم سیاسی حس, جلد. 89, خیر. 1 (مارس., 1974))

اگرچه آنچه این محققان در اینجا مهم می گویند، منبعی بهتر از منابع معاصر در رابطه با این رویداد نیست.

خوشبختانه, اکنون آرشیوهای مربوط به آن دوران به راحتی در اینترنت در دسترس هستند.

HTTP,en://news.google.com/newspapers?id=vuNkAAAAIBAJ&sjid=bIANAAAAIBAJ&pg=1769,4450593&dq=تبریز+آذربایجان+کشته+۱۹۴۶&HL = EN

در گزارش خبری اینجا آمده است: “

“صدها نفر مدعی تیراندازی در استان آذربایجان شدند”

دیکت 17, 1946,

London (AP) “رادیو مسکو روز پنجشنبه را که نیروهای دولت مرکزی ایران در اختیار داشتند، ترسیم کرد

شلیک کرد “صدها نفر در استان آذربایجان و تحریک کرده بودند “حملات

بر شهروندان شوروی در مرکز استان تبریز”. این برنامه حاکی از آن بود که نیروهای دولتی توافق احمد قوام نخست وزیر ایران برای ورود به استان را زیر پا گذاشته اند

که با اتحاد جماهیر شوروی هم مرز است, صلح آمیز. “In the course of the last few days over 600 دموکرات آذربایجان به قتل رسیده اند و در مورد 300 بازداشت در تبریز,” اعزام تاس declated. “بدن از دموکرات ها کشته می شوند از طریق steets پراکنده” از مرکز استان, خبرنگار خود خبرگزاری روسی در تبریز در اعزام دوم پخش مسکو نوشت. “راهزنان لجام گسیخته تحریک عناصر ضد Sovient” and “با چشم پوشی” از cammander دولت مرکزی ایران “همچنین حمله نهادهای شوروی و حمله به شهروندان Sovient.” خبرنگار تاس اضافه. پخش اولین بار عمده مسکو در برابر overnment Iraniang مرکزی constitued از اتحاد جماهیر شوروی دولت خودمختار آذربایجان حمایت

استان هفته گذشته توافق کردند تا اجازه ورود نیروهای مرکزی دولت برای نظارت بر انتخابات. حزب دموکرات جمهوری آذربایجان یک نیروی در حال حرکت در رژیم نیمه مستقل استان که در حال حاضر سقوط کرده است بود”

HTTP,en://news.google.com/newspapers?شناسه = rRZkAAAAIBAJ&sjid = g38DAAAAIBAJ&صفحه = 5171،6269553&DQ = تبریز آذربایجان ایران ارتش کشته&HL = EN

توجه داشته باشید که منابع شوروی که حمایت شد جدایی طلبی ادعا کرد که 600 افراد متعلق به Ferqeh کشته و 300 بازداشت.

عنوان گزارش ادای احترام شیکاگو دولت ایران اتهام دولت شوروی و رادیو را تکذیب کرد:

HTTP,en://pqasb.pqarchiver.com/chicagotribune/access/463630202.html?dids = 463630202:463630202&= FMT یادکرد پیوند&FMTS = یادکرد پیوند:AI&نوع = تاریخی&تاریخ = دسامبر 21٪ 2C 1946&نویسنده =&میخانه = شیکاگو تریبون &DESC = MASS قتل در تبریز است رد BY ایران ARMY CHIEF&pqatl = گوگل

علاوه بر این اتهام theSoviet و گزارش دولت ایران, یک منبع انگلیسی که ممکن است بی طرف تر اشاره کرده است:

"یک منبع انگلیسی ذکر شده توسط سفارت آمریکا در تهران می دهد تعدادی از دموکرات کشته 421. گزارش آمریکا Embass شده است تحت شستشو طبقه بندی شده است. نات. قوس. 891.00/1-1547, 15 ژانویه 1947 "( تورج اتابکی, آذربایجان: قومیت و مبارزه برای قدرت در ایران, [نسخه تجدید نظر شده آذربایجان, قومیت و استقلال در ایران قرن بیستم] (London: I.B.Tauris, 2000. pg 227).

به تبع آن, ما را به این نتیجه زیر:

1) Ferqeh در 1945 مقامات ایرانی حمله, نیروهای نظامی و پلیس و شتابزده جرم برخی از آنها اعدام. هیچ یک از این هر یک از اجزای قومی را به عنوان بسیاری از این سربازان که جرم اعدام شدند آذری های ایرانی شد. اما این نشان می دهد Ferqeh یک جنبش مسالمت آمیز بلکه یک جنبش مسلحانه و خشونت آمیز نیست (و ایجاد و مالی توسط اتحاد جماهیر شوروی).
2) ارتش دولت ایران, که همچنین در معرض خطر بزرگی آذری ایرانی (و آن را به Shahsevans قبیله ای که بخش مهمی inrouting Ferqeh از زنجان بود) در زمان به عقب زمین ایران است که تحت اشغال دست نشانده شوروی بود. در طول این را به عقب, برخی از اعضای Ferqeh نیروهای ایرانی حمله کردند و آنها کشته شدند. دولت ایران تنها در اعضای سیاسی Ferqeh متمرکز.
3) بسیاری از گزارش ها و کتاب همچنین نشان می دهد که Ferqeh توسط مردم تبریز روت شد قبل از دولت ایران وارد. لازم به ذکر است که Ferqeh هیچ حمایت مردمی و سقوط در کمتر از یک هفته (که در آن به عنوان دولت مهاباد از قاضی محمد قادر به نگه داشتن بسیار طولانی بود).

به عنوان مثال یک آذربایجانی ایرانی می نویسد:

یکی از ایرانیان وطن​دوست و اهالی آذربایجان می​نویسند:

دائی من که هنوز در قید حیات هستند به عنوان کسی که در جبهه توده ای ها و شاید هم فرقه چی های تبریز بوده و هنوز هم پشیمان نشده که شاید واقعیت را وارونه سازد، کاملا ضد این حرف را میگوید ! کل خشونت از طرف مردم عوام پیش آمد (ایشان حتی خانواده هایی را که دست به خشونت بر ضد فرقه چی ها زدند را هم نام میبرند!) ارتش ایران تنها مدتی در قافلانکوه درنگ کرد – شاید برای اینکه درگیری پیدا نکند – و تاخیر منجر به حمله مردم بر ضد فرقه چی ها شد. بعد از ورود ارتش حتی بعضی از مقامات به اصطلاح دولت محلی ابقا شدند (مثلا دکتر جاوید) و بر عکس دائی من از بد نامی و خشونت افرادی از قبیل غلام یحیی شکایت داشتند که آدم شقه میکرد و دست و پای ژاندارمها را اره کرده بود و مثلا وزیر جنگ فرقه بود. بیسوادی غلام یحیی هنوزهم معروف است.

4) می توان گفت که برآورد Swietchowski که مسابقات که سفارت بریتانیا برآورد احتمال و شوروی است (600 اعضای Ferqeh کشته) اغراق است. ارتش ایران نیز می تواند درست باشد, از مردم تبریز خود گود انتقام به اعضای Ferqeh به عنوان گزارش های شاهدان عینی از نشان 1946. لازم به ذکر است که هر گزارش شاهد عینی است که از نه 1946 یک منبع معتبر نیست, منابع و از 1949, 1950 و غیره. و امروز, می توانید گزارش های خبری در تضاد نیست, گزارش های شاهدان عینی و غیره. از رسانه ها و مردم از زمان.
5) باشد که آن را ممکن است, برآورد پان ترکهای 25,000 and 100,000 جعل است, و هیچ لیست و یا قبر چنین افرادی شناسایی شده اند (هر چند ممکن است در pan_Turks آرایش آینده مانند گور و همچنین). برآورد پان ترک است که به منظور گسترش نفرت و این ادعا که ارتش ایران یک «ارتش Persophone" که "شهروندان بی گناه" massacarred بود. با سوء استفاده از این واقعیت است که ایرانیان نیز نامیده می شدند فارسی در آن زمان بیش از حد, و ارتش ایران است که به نام ارتش فارسی , آنها در حساب های غیر شاهدان عینی تکیه. آنچه مهم است توجه داشته باشید این است که آن را Ferqeh بود که ارتش ایران حمله, مقامات نظامی و غیرنظامی در 1945 و بی رحمی و متعهد با حمایت شوروی. به تبع آن, آنها اعضای یک حزب متخاصم بودند, و دولت ایران آنها را به عنوان یک حزب متخاصم درمان, و نه یک "صدای مخالف". این درگیری دست بود, میان دولت ایران و یک حزب جدایی طلب ایجاد, تأمین مالی و کاشته شده توسط اتحاد جماهیر شوروی. جنگ هیچ بخش های قومی نیز ارتش ایران بود, بخش عمده ای از که آذری در منطقه آذربایجان, آیا غیرنظامیان اما تنها اعضای Ferqeh که یک حزب مسلح را هدف قرار نمی. سقوط سریع و سریع از Ferqeh نشان داد که غیر نظامیان آن را پشتیبانی نمی کند, و یا دیگری آن را نمی خواهد سقوط به سرعت.

یادداشت Swietchowski:"آنطور که مشخص شد, شوروی تا به حال به رسمیت شناختن است که ایده های خود را در ایران نارس بودند. مسئله آذربایجان ایران به یکی از درگیری های آغازین جنگ سرد تبدیل شد, and, عمدتا تحت سلطه قدرت های غربی’ فشار, نیروهای شوروی عقب نشینی کردند 1946. جمهوری خودمختار بلافاصله پس از آن فروپاشید, و اعضای حزب دمکرات به اتحاد جماهیر شوروی پناهنده شدند, فرار از انتقام ایرانی. در تبریز, جمعیتی که اخیراً جمهوری خودمختار را تشویق کرده بودند اکنون به سربازان ایرانی بازگشته خوشامد می گفتند., و دانش آموزان آذربایجانی کتاب های درسی زبان مادری خود را در ملاء عام سوزاندند. واضح است که توده مردم حتی برای یک خودگردانی منطقه ای تا زمانی که بوی تجزیه طلبی می داد، آماده نبودند.. (سویتوچوسکی, تادئوس 1989. “اسلام و رشد هویت ملی در آذربایجان شوروی”, نمازخانه, آندریاس, گرهارد سایمون, ویراستار گئورگ برونر. جوامع مسلمان دوباره ظهور می کنند: دیدگاه تاریخی در مورد ملیت, سیاست, و مخالفت در اتحاد جماهیر شوروی سابق و یوگسلاوی. دورهمی: انتشارات دانشگاه دوک, pp. 46-60.)

به گفته پروفسور. گری R. هس:" در ماه دسامبر 11, یک نیروی ایران وارد تبریز و دولت Peeshavari به سرعت سقوط. Inded ایرانیان مشتاقانه مردم آذربایجان مورد استقبال قرار گرفتند, که به شدت dominination توسط تهران به جای مسکو ترجیح. تمایل شوروی به چشم پوشی از نفوذ خود در (ایرانی) جمهوری آذربایجان احتمالا ناشی از چند عامل, از جمله این درک که احساسات برای خودمختاری اغراق شده است و امتیاز نفت مطلوب تر در دراز مدت هدف شوروی باقی ماند. "( گری. R. فصلنامه علوم سیاسی حس, جلد. 89, خیر. 1 (مارس., 1974))

در نتیجه دانشمندان توافق دارند که سقوط سریع Ferqeh به عدم حمایت قرار بود. به طور مشابه, یک منبع واحد از ادعاهای پان ترکیستی از 25,000 to 100,000 "مردم مرده" در جمهوری آذربایجان. بلکه همه منابع نشان می دهد (و منابع ترین طرفدار Ferqeh مانند کسانی که از اتحاد جماهیر شوروی) که بین "400-600" از اعضای Ferqeh توسط مردم تبریز و ارتش ایران کشته شدند. و به عنوان ذکر Ferqeh یک حزب متخاصم که مقامات ایرانی حمله کرد, ارتش و غیرنظامیان در 1945 به عنوان منابع بسیاری از جمله شاهدان عینی از Shabistari و منابع خبری از مستند 19145.

این مشکلات به گذشته تعلق دارند و بهتر است به دنبال صلح و دوستی بین تمام مردم جهان. However, یکی از راه های به علت نفرت است، به جعل و تاریخ آرایش به عنوان است با این ادعا پان ترک از انجام 25,000 to 100,000 "غیر نظامیان بی گناه کشته شده توسط ارتش ایران".

به منظور گسترش نفرت, پان ترک ها به comeup با شر "ارامنه" یا "ایرانیان".. که در آن ما می دانیم که اگر به تاریخ نگاه, تهاجم های متعدد توسط قبایل اغوز و ترکمن (به ایرانیان ترک زبان که زبانی Turkified شد مربوط نیست) تهاجم مغول (ترین نیروهای سهام ترک), حملات تیمور , etc. از بین برود و Turkicized نیمی از سرزمین زبان ایران (سغد, Chorasmia, آران و آذربایجان) , و میلیون ها ایرانی کشته.

__(نظرات بسته شده است.، 'کوبریک)